در حـفظ قرآن , به ويژه در اثناي آن, با مسئلهاي به نام حفظ [آيات همانند] روبهرو ميشويم.براي حـفـظ ايـن آيـات, بايد آنها را چند برابر آيات ديگر تكرار كرد تا از دوام بيشتري برخوردار شوند, آيات همانند به شكلهاي مختلف ديده ميشوند.
در حـفظ قرآن , به ويژه در اثناي آن, با مسئلهاي به نام حفظ [آيات همانند] روبهرو ميشويم.
براي حـفـظ ايـن آيـات, بايد آنها را چند برابر آيات ديگر تكرار كرد تا از دوام بيشتري برخوردار شوند, آيات همانند به شكلهاي مختلف ديده ميشوند.
گاه دو يا چند آيه, جز در يك يا دو حرف يا كلمه، باهم شبيهاند, مانند آيات 84 آلعمران و 136 بقره:
قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَي وَعِيسَي وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَي وَعِيسَي وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
ايـن دو آيـه در كـلمات : قل و قولوا, علينا و الينا و علي ابراهيم و الي ابراهيم با يكديگر تفاوت دارند.
افزون بر اين, در آيه دوم واژه و ما اوتي دو بار تكرار شده است.
اين همانندي به شكلي ديگر در سوره انشراح ديده ميشود: فان مع العسر يسرا؛ ان مع العسر يسرا.
اين دو آيه تنها در فاي آغازين تفاوت دارند.
گاه اين شباهت تنها در پايان آيات است, مانند آيات 1 احزاب و30 دهر:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً.
وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً.
زماني نيز اين تشابه تنها در صدر آيات است, مانند آيات 10 و116 آلعمران:
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ.
گـاه دو آيه با يكديگر همانند است, ولي كلمات متفاوت نيز در آنها به چشم ميخورد, مانند آيات 100 و 149 آلعمران:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ.
بـرخـي اوقـات تـنـها عبارت مياني دو آيه با يكديگر شبيه است و در صدر و پايانشان تفاوت ديده ميشود, مانند آيات اول صف و جمعه:
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ.
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ.
بـيتـرديـد شـكلهاي همانندي بسيار است و بررسي همه آنها ما را از هدف اصلي باز ميدارد.
آنـچـه بـديـن مـجـمـوعه مرتبط است, شيوه به خاطر سپردن آنهاست.
در اين باره, روشهاي متعددي وجود دارد كه عبارت است از:
1. تكرار
براي حفظ و استقرار آيات همانند, بايد آن ها را چند برابرآيه هاي معمولي تكرار كرد
2. روش مقايسه
مـقـايـسـه يعني كنار هم قرار دادن آيات همانند و به حافظه سپردن دقيق موارد اختلاف آنها, بـراي مـثـال وقـتـي آيـه هـاي 136 بقره و 84 آلعمران را كنار هم مينهيم و دقت ميكنيم, درمـييـابـيـم كه آيه 136 بقره كلمه قولوا دارد و آيه 84 آلعمران قل در اولي الي و در ديـگري علي ديده ميشود. افزون بر اين, در اولي اوتي دو بار تكرار شده است. پس اين دو آيه در سه مورد با يكديگر اختلاف دارند.
وقتي آيات همانند را يك جا قرار دهيم و با يكديگر مقايسه كنيم, در حافظه بهتر جاي ميگيرند و از دوام بيشتري برخوردار ميشوند.
3. روش تناسب
يـكي از بهترين و سودمندترين راههاي حفظ آيات همانند, روش تناسب صدر و ذيل است كه در فـن بديع تمكين خوانده ميشود.
تمكين يعني آن كه ذيل آيه با صدر آن در معنا تناسب دارد, براي مثال در آيه 103 انعام ميخوانيم:
لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ.
او [خدا] را هيچ چشمي درنمييابد و او بينندگان را مشاهده ميكند, و او نامرئي و آگاه است.
بـيتـرديـد وقـتـي چـيـزي لطيف باشد چشمها از ديدنش ناتوانند.
بنابراين, كلمه اللطيف با جـمـلـه لاتدركه الابصار مناسبت دارد.
افزون بر اين, هركس از حقيقت اشيا آگاه باشد, خبير خوانده ميشود. پس كلمه الخبير با جمله و هو يدرك الابصار متناسب است.
در آيه 16 نساء نيز ميخوانيم:
وَالَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّاباً رَحِيماً.
هـركـس از مـسـلـمانان كردار ناشايست مرتكب شود چه زن چه مرد, آنها را با سرزنش بيازاريد. چنانچه توبه كردند, متعرض آنها نشويد, زيرا خداوند توبه خلق را ميپذيرد و مهربان است.
در صدر اين آيه جمله فان تابا و اصلحا و در پايان آن صفات توابا و رحيما ذكر شده است كه با تابا و اصلحا تناسب دارد.
البته گاه ميان كلمات و عبارات صدر و ذيل آيه به ظاهر تناسبي مشاهده نميشود, ولي با دقت و تامل بيشتر ميتوان رگههاي تناسب را شناسايي كرد.
4. روش قرداد
قرداد يعني رمزي كه حافظ قرآن براي به خاطر سپردن دقيق آيات همانند درست ميكند.
البته ايـن رمز گاه معنا و مفهوم روشني ندارد و تنها حافظ را در تداعي الفاظ آيات ياري ميدهد, براي مثال در آيات 176 و 177 و 178 سوره آلعمران به ترتيب ميخوانيم:
وَلا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ.
إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْأِيمَانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ.
وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ.
بـراي حـفظ آخر اين آيات ـ كه با يكديگر همانند است ـ قرارداد [عام] سودمند مينمايد. سه حرف [ع], [الف] و [م] به ترتيب حروف آغازين كلمات [عظيم], [اليم] و [مهين] است و نشان ميدهد كه ايـن كـلـمـات بـه تـرتيب [عظيم, اليم و مهين] در اين سه آيه آمده است.
در آيه 154 آلعمران ميخوانيم:
ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ .... وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ.
در ايـن آيـه, كـلمههاي صدوركم و قلوبكم بهطور معمول اشتباه ميشود. در اين جا, ميتوان مـقـدم بـودن حـرف [ص] بـر [ق] درحـروف الفبا را رمز قرار داد و در زمان ترديد با توجه به اين رمز دريافت كه صدوركم پيش از قلوبكم قرار دارد.
اين قراردادها بيشتر شخصي و مبهم است، ولي رمزهاي غيرمبهم و قابل استفاده براي همگان نيز وجود دارد كه چند نمونه از آن عبارت است از:
الف. در قرآن همواره كلمه ولي بر نصير مقدم است, مانند آيات زير: وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيّاً وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيراً.
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلا نَصِيرٍ.
وَمَا لَكُمْ لا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيراً.
ب. در قرآن هميشه سميع پيش از عليم آمده است, مانندآيات زير:
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ.
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ.
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ.
با آرزوی تعجيل در فرج آقا امام زمان عجل الله فرجه
بسم الله الرحمن الرحيم
روشهای ديگری برای حفظ آيات مشابه قرآن
راه اول: توجه معناي آيات
راه دوم: رمزيابي از الفاظ
راه سوم: توجه به كتابت و محل آيات در صفحة قرآن كريم
راه چهارم: توجه به برخي نكات
در آيات قرآن كريم آيات فراواني وجود دارند كه به دليل شباهتهايي كه به يكديگر دارند، كار حفظ را مقداري دچار مشكل و سختي ميكنند . حافظ موفق و برتر كسي است كه بتواند اين آيات مشابه را با دقت تمام و بدون اشتباه تلاوت كند . براي جلوگيري از اشتباه در آيات مشابه راههايي وجود دارد كه آنها را بر ميشمريم.
در تفاوتهاي آيات مشابه دقت كنيد. پيش از ذكر اين راهها، بايد دانست كه بهترين راه جلوگيري از اشتباه اين است كه شما آيات مشابه را در كنار هم يادداشت كنيد و با دقت در اختلافها و تفاوتهاي آنها ، راهي را براي جلوگيري از اشتباه براي خودتان برگزينيد ؛ همان گونه كه اگر دو برادر دوقلو را در كنار هم قرار ندهيد و در تفاوتهاي آنها دقت نكنيد ، هميشه در تشخيص اين دو از يكديگر اشتباه خواهيد كرد ؛ مثلاً اگر به اين نكته پي برديد كه يكي از اين دو برادر قدي كوتاهتر از ديگري دارد و نام او حسين و ديگري حسن نام دارد ، در اين صورت ، هرگاه اين دو برادر را با هم ببينيد ، بلافاصله پي ميبريد كه كدام حسين است و كدام يك حسن.
آيات مشابه آن هم همين گونه است. بايد آيات قرآن را در كنار هم ثبت كنيد و با دقت در ويژگيها و تفاوتهايشان، آنها را از يكديگر تمييز دهيد.
از تجربه استادان بهرهگيري كنيد حتماً حافظان قرآن سعي كنند كه در جلسات حفظ حضور يابند و از تجربيات استاد حفظ بهره ببرند ؛ چرا كه حافظان قرآن در طول مدتي كه به حفظ مشغول بودهاند ، نكاتي را براي جلوگيري از اشتباه تجربه كردهاند كه ميتوانيد از اين تجربيات بهرهمند شويد و برتسلط خودتان بيفزاييد.
راههاي جلوگيري از خطا در آيات مشابه براي جلوگيري از اشتباه آيات چند راه وجود دارد كه هر يك ميتوانند درصد خطا و اشتباه حافظ قرآن را كاهش دهند.
راه اول: توجه معناي آياتحافظ قرآن ، بايد با توجه به معناي آيات الهي به سرّ اختلاف اين آيات پي ببرد . اگر كسي با توجه به معنا ، آيات را حفظ كند ، به طور طبيعي اشتباهات او بسيار كاهش مييابد . يكي از دانشمندان علوم قرآني نقل ميكند كه در بياباني به عرب باديه نشيني رسيدم و آيه 38 از سورة مبارك مائده را براي او تلاوت كردم : «و السارق و السارقة فاقطعوا ايديهما جزاء بما كسبا نكالاً من الله و الله عزيز حكيم » ؛ يعني دستهاي مرد وزن سارق را قطع كنيد . اين دانشمند ميگويد : انتهاي آيه را من به اشتباه اين گونه تلاوت كردم: و الله غفور الرحيم . عرب باديه نشين گفت : من با قرآن آشنا نيستم ، اما فكر ميكنم اين قسمت از آيه را اشتباه خوانديد ؛ چون اين دستور الهي ، يعني دستور به قطع دست دزد ، با صفت و رحمت الهي سازگاري ندارد . مرد دانشمند ميگويد : وقتي كه دقت كردم متوجه شدم كه آيه اين گونه پايان يافته : و الله عزيز حكيم ؛ يعني خداي متعال حكمت فوق العادهاي دارد و شكست ناپذير است.
از اين قصه نتيجه ميگيريم كه با دقت در مضمون آيات ميتوانيم پي ببريم كه مثلاً در انتهاي آيه چه جملهاي مناسبت تر است و ميتواند بين بخشهاي مختلف آيه پيوند برقرار كند و آيه راحتتر در ذهن ما باقي بماند.
مثالي را براي جلوگيري از تشابه آيات با توجه به معاني ذكر ميكنم : در سورة مبارك انعام در انتهاي آيات 151، 152، 153 آيه سه جمله وجود دارد كه كاملاً به يكديگر شبيه هستند . در آيه 151 اين جمله است : « ذلكم و صّاكم به لعلكم تعقلون . در آيه آمده « ذلكم وصّاكم به لعلكم تذكّرون » و آيه 153 نيز چنين است : « ذلكم وصّاكم به لعلّكم تتّقون » . اين سه آيه فقط در يك كلمه با يكديگر متفاوتاند و آن كلمههاي : «تعقلون» ، « تتقون» ، و «تذكّرون» هستند . اگر به معناي اين سه آيه دقت كنيم ، ميبينيم ارتباطي معنوي ، معقول و منطقي بين اين سه آيه برقرار است : آيه اول سخن از تعقل به ميان ميآورد : «لعلكم تتقون». آيه دوم از تذكّر و ياد آوري سخن ميگويد : « لعلكم تذكّرون» و آيه سوم دربارة تقواست : «لعلكم تتقون» . اين سه آيه ، سه مرحله از مراحل رشد انسان را بيان ميكنند : مرحله اول تعقل است كه انسان بايد ذهن و فكر خود را به كار بيندازد و در حقايق عالم هستي انديشه كند . مرحله دوم مرحله تذكّر است ؛ يعني بعد از اينكه به واقعيتهايي دست پيدا كرد ، اين واقعيتها را براي خود بازگو كند ، به ياد خود آورد و به خود تلقين كند . و مرحله سوم ، كه نتيجه اين سه مرحله است ، رسيدن به آن صفت عالي و نوراني تقواست . ميبينيم كه با توجه به معناي اين سه آيه ارتباط بسيار روشني بين آنها وجود دارد كه از اشتباه جلوگيري خواهد كرد.
راه دوم: رمز يابي از الفاظاگر نتوانستيم با توجه به معاني ، علامتي را براي جلوگيري از اشتباه مشخص كنيم ، ميتوانيم در مثالي كه گفته شد ، از هر فعل ، يك حرف را به عنوان علامت انتخاب كنيم و از كنار هم قرار دادن آنها ، كلمهاي را به عنوان رمز بسازيم و آن را در ذهنخودمان ثبت كنيم تا هر وقت به اين مجموعه آيات رسيديم ، اين كلمه را در ذهن تداعي كنيم و از اشتباه مصون بمانيم ؛ مثلاً در اين مثال ميتوانيم از كلمه «تعقلون» حرف «ع» ، از كلمه «تذكرون» حرف «ذ» و از كلمه «تتقون» حرف «ت» كلمه «عذت» يعني به خدا پناه بردم بسازيم . اين كلمه ميتواند رمزي ميان اين آيات باشد.
مثال ديگر: در سورة مبارك بقره، آيه 136 آمده است : «قولول آمنّا بالله و ما أنزل إلينا...» . و در سورة مبارك آل عمران نيز ، آيه 84 مشابه آيه قبل است : «قل آمنا بالله و ما انزل علينا » . تفاوت اين دو در كلمههاي «الينا» و «علينا» است . براي انتخاب رمز ، ميتوانيم حروف «ع» را براي آيه سورة آل عمران برگزينيم ؛ چون حرف« ع» هم جزء حروف «علينا» است و هم يكي از حروف كلمه «آل عمران» است.
راه سوم: توجه به كتابت و محل آيات در صفحة قرآن كريماين شيوه را با مثالي توضيح ميدهم . ما در آيات مختلف قرآن ميبينيم كه گاه خداوند ميفرمايد : « من في السماوات و من في الارض » و گاهي در آيات ديگر اين جمله با يك «مَنْ» تكرار ميشود: «من في السموات و الارض». بنده با مراجعه به تمام آياتي كه در آنها كلمه «مَنْ» دوبار تكرار شده ، متوجه شدهام كه تمام اين آيات در صفات سمت چپ قرآن نوشته شدهاند . بدين وسيله توانستم يك علامت و قاعدهاي س آيهاي كه در آنها اين كلمه 2 بار تكرار شده است و در صفحات سمت چپ قرآن قرارگرفتهاند ، عبارتاند از:
سوره مبارك يونس ، آيه 66 : «الا ان الله من في السموات و من في الارض» سورة مبارك حج ، آيه 18: «الم تر أن الله يسجد لهم من في السموات و من في الارض» سورة مبارك نمل، آيه 87: «و يوم ينفخ في الصور ففزع من في السموات و من في الارض» و آيه چهارم، سوره زمر، آيه 68: «و نفخ في الصّور فصعق من في السموات و من في الارض».
راه چهارم: توجه به برخي نكاتاگر در آيات مشابه دقت كنيم ، گاهي متوجه نكاتي ميشويم كه آن به ما كمك فراواني ميكنند . برخي اوقات ميبيند كه يكي از دو آيه مشابه ، در يك سورة خاص تكرار شده و آية ديگر در سوره ديگر ؛ مثلاً تعبير «عليم حكيم» و تعبير «حكيم عليم» هر دو در قرآن به كار رفته است . با دقت در آيات قرآن متوجه ميشويم كه تعبير «عليم حكيم» مخصوص سورة يوسف است و تعبير «حكيم عليم» مخصوص سوره انعام. با توجه با اين نكته ، هر وقت با اين تعابير رسيديم ، بايد ببينيم كه كدام را ميخوانيم ؛ اگر سوره انعام باشد ، بلافاصله ميگوئيم : «حكيم عليم» اگر سورة يوسف باشد ميگوييم: «عليم حكيم».
حافظان ميتوانند به ابتكار خود ، علاوه بر اين شيوهها ، از روشهاي ديگري براي جلوگيري از اشتباه در آيات مشابه به بهره بگيرند ، اما بايد حتي المقدور سعي كنيم با كمك آيات قبل و بعد و با توجه به فضاي آيه ، از تشابه آيات جلوگيري كنيم ؛ زيرا استفاده از رموز و علامتها ، اگر چه در مواقع ضروري است ، ولي اين آفت را هم دارد كه ممكن است ذهنمان بيش از حد مشغول اين رموز شود و از توجه و تسلط به اصل آيات باز بمانيم
:: موضوعات مرتبط:
قرآن ,
,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1